ولايت فقيه که يکى از ارکان اصلى جمهورى اسلامى را تشکيل مي دهد بسيار شبيه است به سيستم حکمرانى پاپ در سيستم کليساى کاتوليک. ولايت فقيه سيستمى است که از نظريات فقهايى چون شيخ انصارى، ملا احمد نراقى و فقهايى از اين قبيل ايجاد شد و در دوره معاصر شکل امروزى را به خود رفت.که در اين دوره نيز از افرادى چون آقاى منتظرى به شکل نظام مندى در آمد و در حال حاضر هم به اين شکل امروزى خود داير است . مقامى که امروزه به ولى فقيه داده ميشود کمتر از مقامى نيست که پاپ در راس کليسا آنرا دارا ميباشد.در سيستم کليسايى پاپ به عنوان دروازه اى است به سوى خداوند که پاپ خودش توسط شوراى کاردينالها انتخاب ميشود که نقش شوراى کاردينال ها را در سيستم ولايت فقيه خبرگان رهبرى بر عهده دارد. يعنى همانطوريکه پاپ توسط شوراى کاردينالها انتخاب ميشود ، در سيستم ولايت فقيه ، ولى فقيه توسط خبرگان رهبرى انتخاب ميشود .
سلسله مراتب بعدى اى که در سيستم کليسايى است سراسقف ها ميباشند، که سر اسقف ها در سيستم کليسايى کاتوليکى مستقيما از سوى پاپ انتخاب ميشوند و هر کدام از اينها نماينده پاپ در ايالات مختلف ميباشند.دقيقا در سيستم ولايت فقيه سراسقف ها جاى خودشان را به امام جمعه هاى هر شهر ميدهند.يعنى شالوده ولايت فقيه بسيار شبيه است به اصول و مبانى سيستم کليسايى کاتوليکى.
همانطوريکه در نمودار پايين مشاهده ميکنيد ، شباهتهاى بسيار زياد ايندو سيستم دردو نمودار به شکلى واضح مشخص است.


شرح وظايف
پاپ در سيستم کاتوليکى آن دروازه ايست به سوى خداوند که وى در دوره غيبت مسيح بر روى زمين جانشين مسيح بر روى زمين است و وحى شفاهى دريافت ميکند. دقيقا پاپ شخصيتى است مثل پيامبر. ولى فقيه جانشين امام زمان در عصر غيبت است که صلاح مسلمين را در دوره غيبت وى مشخص ميکند. وى کسى است که مراجع وى را به صلاحيت ميشناسند و اوست که جانشين امام عصر در دوره غيبت است. شوراى کاردينال ها انتخاب پاپ را در سيستم کليسايى کاتوليکى بر عهده دارند، واينها نيز از صنف روحانيون کليسايى ميباشند. خبرگان رهبرى وظيفه انتخاب رهبر را برعهده دارند، که اينها کسانى هستند که به فقه تسلط دارند.و در همه موارد از صنف خود روحانيت ميباشند . سراسقف ها که مستقيما از سوى پاپ انتخاب ميشوند و حکم دريافت ميکنند و نماينده پاپ در ايالات هستند. امام جمعه ها در سيستم ولايت فقيه از سوى ولى فقيه براى هر استان مشخص ميشوند که نماينده ولى فقيه در هر استان ميباشند، که در مراسم نماز جمعه به دفاع از سيستم سياسى نظام سخنرانى ميکنند.


البته ذکر اين نکته ضرورى است که اين سيستمى که در حال حاضر با سيستم ولايت فقيه تطبيق زده شد، سيستم قرون وسطايى آن ميباشد که درحال حاضر تغييراتى در آن ايجاد شده است.ولى اين نکته خللى را در موضوع ما وارد نميکند ، و همچنان اين سيستم(ولى فقيه) برگرفته اى از سيستم کليسايى کاتوليکى ميباشد. در سيستم کليسايى کاتوليکى آنچه که مهم بوده است در واقع حکومت دينى بر جامعه بوده است.يعنى سران کليسا براى اينکه به حکومت خودشان تحت عنوان حکومت دينى ادامه دهند اين سيستم را ايجاد کردند.همچنين براى مخالفين خود نيز کارهايى از جمله: دادگاه تفتيش عقايد، سوزاندن افراد به جرم مخالفت با پاپ و کليسا(چرا که پاپ نماينده خدا بر روى زمين است) که در حکم مخالفت با حکم خداوند بوداستفاده ميکردند.حال در سيستم ولايت فقيه نيز هر کسى که با ولى فقيه مخالف است مثل اين است که با امام زمان و به تبع آن با خداوند مخالف و در ستيز است البته اين نکته را بايد ياد آور شد که اين سيستم در اسلام تنهابراى حکومت فقها بر مردم در اسلام ايجاد شد.وگرنه انسان ميتواند ولى خداوند باشد بدون اينکه فقيه باشد و درس فقه خوانده باشدزيرا در اسلام هيچ کس بر کسى ديگر برترى ندارد مگر اينکه از او باتقواتر باشد و حال اينکه با تقوا بودن هيچ ربطى به خواندن درس فلسفه و فقه و عرفان نظرى و مسائلى از اين قبيل ندارد.