دکتر محمد مصدق: پس وقتی که ملت، دولتی را سر کار می آورد و دولت مبعوث ملت است نمی تواند صدای ملت را خفه کند و نگذارد مردم حرف خودشان را بزنند. خفه کردن صدای مردم کار سیاست استعماری است. روش آنهاست که نفس کسی در نیاید تا هر کاری دلشان میخواهد بکنند.
iran.citizen@gmail.com

توهین به پرچم توهین به ناموس تک تک آمریکایی ها بود

اقدامات جوانان انقلابی بر ضد آمریکا ( شعار های توهین آمیز ، گرفتن سفارتخانه ، بستن دست و چشم کارکنان ، آتش زدن پرچم آمریکا ، حمل زباله در پرچم آمریکا …) و تائید این اقدامات از سوی رهبران مذهبی-انقلابی ، نفرت مردم آمریکا و غرب را بر ضد ایران تهییج و بسیج نمود این جا دیگر بحث درباره دولت آمریکا نبود ، بلکه با آتش زدن و حمل زباله در پرچم آمریکا ، ملت آمریکا ( خارج از شئون و هنجار های بین المللی) مورد شدید ترین توهین واقع شده بود. برای درک مسئله یک مثال مناسب به نظر می رسد. “عموما اگر کسی به زن انسان متلک بگوید ، او ناراحت می شود، اما میزان این ناراحتی در جوامع مختلف متفاوت است. یک انگلیسی از اینکه شخصی به زنش نگاه هیزی بکند ، ناراحت می شود اما عکس العمل او کشتن آن شخص نیست. در صورتیکه در ایران و ترکیه ” ناموس ” یک ارزش اجتماعی است که انسان ها عموما تحمل کوچکترین توهین به آن را ندارند و با آن برخورد احساسی خشمگین می نمایند. پرچم هم مشابه همین مقوله است . احساس آمریکایی ها نسبت به پرچم شان مانند احساس ما نسبت به ناموس مان است و احساس ما نسبت به پرچم مان مانند احساس برخی از اروپائیان به ناموس ! زیرا آمریکا که از اقوام ، فرهنگ ها و مذاهب …بسیار متفاوت تشکیل شده است یکی از مسائل مهم اجتماعی اش همواره داشتن وحدت و انسجام اجتماعی بوده است. لذا از اوائل قرن بیستم پس از مدت ها فعالیت به کمک دانشمندان علوم اجتماعی ( چون پارک ، بوگاردوس… که خود موجب پیشرفت علوم اجتماعی در آن کشور شدند) به این نتیجه رسیدند که بزرگترین آموزش وحدت باید در دوره نظام ( که در همه کشور های غربی الزامی ست ) به اعضا جامعه داد. از این رو هنرمندانه با روش های درونی پرچم را به یک سمبل مهم اجتماعی برای جمعیتی بالغ بر دویست و چهل میلیون تبدیل کرده اند. به طوری که بیشتر آمریکایی ها از جمله دانشمندان و ثروتمندان ، عموما بدون هیچ مناسبتی ! پرچم آمریکا را در مقابل منزل خود برافراشته اند. لذا آتش زدن و حمل زباله در پرچم آمریکا تقریبا به منزله توهین به ناموس تک تک آمریکایی ها و رفتاری نه چندان عالمانه محسوب می شد و این فقط برای کسانی قابل درک است که از نزدیک با چشم و فهم باز و دور از داوری ارزشی مسئله را دیده باشند.”

برگرفته شده از کتاب توسعه و تضاد
صفحه 133 ، ” توسعه و تضاد” فرامرز رفیع پور، چاپ ، 1380 ، شرکت سهامی انتشار

0 دیدگاه:

    5 نظر آخر

    5 پست آخر